توجیه ارشاد قضایی در محاکمه و تفکیک آن از مفاهیم مشابه
نوع مقاله : علمی تخصصی
چکیده
چکیده
بهنظر میرسد، در نظام دادرسی ایران، "ارشاد قضایی" تدبیر شناختهشدهای محسوب نمیگردد. در این تحقیق در کنار روشن نمودن و تفکیک ماهیت و فلسفه «منع تلقین دلیل» دادرس از «تحصیل دلیل» توسط وی، در پرتو احترام به اصول راهبردی دادرسی مدنی و جزایی، تحصیل دلیل توسط دادرس را موسع تفسیر میشود و طبق قاعده، نیکو شمرده میگردد. به دیگر سخن، معتقدان به نسخ «منع تحصیل دلیل»، افراطی انگاشته نمیشوند. با عنایت به لزوم کشف حقیقت و تأمین برابری سلاحها و نیز ظهور عبارت مقنن در قوانین دادرسی مدنی و کیفری، تحصیل دلیل نه به عنوان یک اختیار، بلکه به عنوان یک تکلیف قانونی و البته متمایز از تلقین دلیل خودنمایی میکند. همچنین، در کنار پیوند قلمروِ ماده 199 قانون جدید آیین دادرسی مدنی و ماده 207 قانون آیین دادرسی کیفری با اماره قضایی و در فضای فکری که از آمیختن فلسفه و ماهیت تحصیل دلیل توسط دادرس از منع وی از تلقین دلیل جلوگیری میکند، همت گمارده میشود، ارشاد به حقوق دفاعی اصحاب دعوا، توسط دادرس فرا پسندیده توصیف گردد و با کمک از فقه، جواز ارشاد قضایی بر دادرسی مهر صحت زده شود. در آخر، ارشاد قضایی در دادرسی، به منزله احکام ارشادی توصیف میشود.